بررسی مولفه قائم زلزله های حوزه نزدیک با مقدار پیشنهادی استاندارد یوروکد 1-1998 در پل جداسازی شده با درنظرگیری اثر اندرکنش خاک و فونداسیون

پذیرفته شده برای پوستر
کد مقاله : 4423-IRAST
نویسندگان
1سعادت آباد-میدان کاج -کوچه هفتم(پورزند)-پ25-واحد1
2تهران - انتهای بزرگراه شهید ستاری - میدان دانشگاه - بلوار شهدای حصارک - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
3دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
چکیده
غالب پل‌سازی‌ در ژاپن شامل روسازه‌های فولادی متکی بر نشیمن‌گاه‌هایی است که به زیرسازه بتنی اتکا دارند. چندین نمونه از شکست نشیمن-گاه‌ها طی زمین‌لرزه کوبه در این نوع از پل‌ها مشاهده گردید. در زلزله کوبه پس از ‌خرابی‌های زیر‌سازه، تکیه‌گاه‌ها دومین عنصر سازه‌ای آسیب پذیر بودند. ولی در مواردی مشاهده گردید با وجود سالم ماندن زیرسازه تکیه‌گاه‌ها تخریب شده بودند. طراحی تکیه‌گاه‌ها و زیر‌سازه‌ها وابستگی زیادی به میزان بار‌قائم دارد. تخمین بار‌قائم در زلزله های دور از گسل توسط استاندارد EN 1998-1 صورت‌گرفته ، اما همچنان مقدار این بار در زلزله‌های حوزه نزدیک مبهم باقی مانده است، براین اساس درنظر داریم در این مطالعه با طراحی یک پل دو دهانه عرشه بتنی جداسازی شده مطابق ضوابط استانداردهای یوروکد و مدلسازی اجزا محدودی آن در نرم افزار اپنسیس، تحت زلزله های حوزه نزدیک قرار داده و مقایسه‌ای بین میزان مولفه‌قائم در شرایط نزدیک‌گسل با میزان پیشنهادی استاندارد EN1998-1انجام دهیم.
پس از تحلیل و بررسی پی بردیم استاندارد EN 1998-1تخمین دست پایینی از شتاب مولفه قائم در زلزله های حوزه نزدیک ارائه کرده و توانستیم بازه‌ای برای تغییرات شتاب مولفه‌قائم زلزله بدست آوریم. در ادامه مقایسه‌ای بین میزان شتاب مولفه‌قائم زلزله در دو حالت درنظرگیری اثر اندرکنش خاک و سازه و حالت پایه ثابت انجام گردید و نتیجه آن کاهش مقدار شتاب مولفه‌قائم زلزله در صورت درنظرگیری اثر اندرکنش خاک و سازه بود.
کلیدواژه ها
موضوعات
 
Title
Compare The Vertical Component Of Earthquake Acceleration In Near-field Conditions With That Proposed By The EN 1998-1 Standard At Isolated Bridge With Considering The Soil-Foundation-Interaction
Authors
Amireddin Naghibi, Pasha Javadi, Panam Zarfam
Abstract
Bridge construction in Japan mostly includes steel superstructures supported by bearings which themselves are supported by concrete substructures. Multiple bearing fractures were observed in this type of bridges after the Great kobe earthquake. In this earthquake, following the substructure damages, the bearings were the second most vulnerable structural elements. However, in some cases, although the bearings were damaged, the substructures remained untouched.
Design of bearings and substructures is highly dependent on the amount of the vertical load. Load estimation for usual earthquakes, i.e. far-field earthquakes, is carried out using EN 1998-1 standard, while the issue remains ambiguous for near-field earthquakes. Therefore, the present study aimed to compare the vertical component of earthquake acceleration in near-field conditions with that proposed by the EN 1998-1 standard by designing and modeling an isolated two-span concrete-deck bridge based on the regulations of Eurocode standards in the OpenSEES software package.
Analyses and investigations revealed that the EN 1998-1 standard yields an underestimation of the vertical component of acceleration in near-field earthquakes. Nevertheless, we managed to obtain an interval for the variations in this component. Then, the vertical component of acceleration was compared in two cases, in one of which the soil-structure interactions were taken into account, and in the other a fixed pier was considered. The results showed that the vertical component of acceleration is decreased in the former case.
Keywords
Isolated bridge, soil-structure interaction, Near-field Earthquake, Vertical acceleration, Eurocode standards